Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، از عصر دوشنبه و با کشف اسرار خانه وحشت در پایتخت، بررسی‌های گسترده قضایی-پلیسی برای روشن شدن ابعاد پنهان این پرونده آغاز شده است. آن روز زمانی که مأموران پلیس وارد آپارتمانی حدودا ۵۰متری در حوالی میدان قزوین شدند، با جسد نایلون‌پیچ شده یک دختر که حدود ۴ماه از کشته شدنش می‌گذشت روبه‌رو شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین ۲دختر فراری که دست و پای آنها بسته و یکی از آنها در کمد دیواری زندانی بود، از آنجا نجات یافتند. ماموران در ادامه، جوانی ۳۳ساله به نام سعید(شکارچی دختران فراری) و خواهرش به نام مریم را که در خانه وحشت دختران فراری را زندانی کرده بودند دستگیر کردند. اما درحالی‌که زندانیان خانه وحشت می‌گفتند جسد کشف شده در آنجا متعلق به یک دختر فراری است که ۴ماه پیش توسط سعید به قتل رسیده بود، مرد جوان اتهام قتل را انکار کرد.

وحشت از زندانبان 
دو دختری که از خانه وحشت نجات یافته‌اند، در ادامه تحقیقات در دادسرای جنایی تهران جزئیات تازه‌تری از این پرونده بازگو کردند.یکی از آنها که در کمد زندانی بود اعتیاد به شیشه دارد و درباره جزئیات ۸‌ماه اسارتش در این خانه به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی گفت: من در یک خانواده نابسامان بزرگ شدم و تولدم یک اشتباه بود. پدرم هرگز مرا نمی‌خواست و مادرم همیشه برایم تعریف می‌کرد زمانی که باردار بوده، پدرم او را مجبور می‌کرده که مرا سقط کند و حتی به او نفت می‌خورانده که این اتفاق بیفتد.
دختر جوان ادامه داد:‌ این رفتارها موجب شد که مادرزادی پاهایم دچار معلولیت شود و نتوانم به درستی راه بروم. شرایط سختی داشتم، پدرم همیشه مرا به باد کتک می‌گرفت و مرا نمی‌خواست تا جایی که کار کردم، پول جمع کردم و تصمیم گرفتم برای کار و ادامه زندگی به ترکیه بروم. حتی پاسپورتم را هم گرفتم و آخرین بار ۸‌ماه قبل از خانه پدرم فرار کردم. از اسلامشهر به تهران آمدم و می‌خواستم به بانک بروم که پول از حسابم برداشت کنم اما دیر رسیدم و بانک تعطیل شد. در حوالی میدان راه‌آهن بودم و می‌خواستم به مسافرخانه بروم تا روز بعد اول وقت به بانک بروم اما سرنوشتم تغییرکرد. در آنجا با سعید آشنا شدم که او خودش را سرهنگ نیروی انتظامی معرفی کرد و وقتی متوجه شد جایی برای خواب ندارم مرا به خانه‌اش دعوت کرد. اوگفت می‌توانم تا هر زمانی که خواستم در آنجا بمانم اما من فقط برای یک شب نیاز به جای خواب داشتم و روز بعد می‌خواستم با سفر زمینی به ترکیه بروم.
وی گفت: سعید اغفالم کرد و من به خیال اینکه قصد کمک به مرا دارد راهی خانه‌اش شدم. اما به محض ورود به آنجا، او مرا تهدید و در کمد دیواری زندانی کرد. در مدت ۸ماهی که آنجا زندانی بودم فقط روزی یک وعده به من غذا می‌داد و گاهی اجازه دستشویی رفتن را هم به من نمی‌داد. در این مدت با تهدید به من تجاوز می‌کرد و اگر اعتراضی می‌کردم مرا شکنجه می‌داد.

دختر جوان در ادامه گفت: سعید روز اول با تهدید مرا مجبور کرد که علیه نظام، حکومت و دین صحبت کنم و بعد اقدام به تهیه فیلم کرد. از آن پس تهدید می‌کرد که اگر فکر فرار به سرم بزند فیلم را به‌دست مسئولان می‌رساند و اگر زیر سنگ هم باشم مرا پیدا می‌کنند و اعدام می‌شوم. با این تهدیدها مرا در خانه نگه داشته و اکثر روزهایم در تاریکی و در کمد دیواری سپری می‌شد. دلم برای رفتن به خیابان و دیدن نور و آزادی تنگ شده بود و از همه بدتر اینکه معتاد به شیشه هم بودم و سعید برایم مواد تهیه می‌کرد.
دخترجوان درباره جزئیات قتل دختری در این خانه نیز گفت: من داخل کمد بود و قتل را ندیدم اما از صدا فهمیدم که مقتول دختری تازه وارد بود و هنوز یک‌ماه هم نشده بود که قدم در خانه وحشت گذاشته بود و قصد فرار داشت که سعید او را به قتل رساند.

وی ادامه داد: من از سعید واقعا می‌ترسیدم و با دیدن او وحشت زده می‌شوم. حتی الان هم که او دستگیر شده باز وحشت دارم. او مردی خشن، بداخلاق و عصبی است که فکر می‌کنم حتی خانواده‌اش هم از او هراس دارند. من دلم نمی‌خواهد به خانه پدرم بازگردم و اگر روزی آزاد شوم از شما(بازپرس پرونده) تقاضا دارم که مرا به بهزیستی بفرستید.

تهدید به مرگ 
دختر دیگری که ۳سال در خانه وحشت زندانی بود اظهارات تازه‌ای در مقابل بازپرس جنایی تهران مطرح کرد. او مدعی بود در مدت ۲۵روزی که مقتول قدم در خانه وحشت گذاشته هرگز او را ندیده و با وی چشم در چشم نشده است. دختر جوان گفت: قبل از هر چیزی باید بگویم که من از سعید می‌ترسم و خواهش می‌کنم او را آزاد نکنید. چون می‌ترسم مرا بکشد. او بعد از دستگیری در کلانتری تهدیدم کرد که اگر آزاد شوم مرا می‌کشد.
دختر جوان درباره وضعیت زندگی‌اش گفت: پدرم مردی معتاد بود که همیشه مرا کتک می‌زد. حتی گاهی مجبورم می‌کرد که کار کنم تا پول مواد او را تهیه کنم. در نهایت هم یک روز مرا از خانه‌اش بیرون کرد.

آن روز تصمیم گرفتم دیگر به آنجا برنگردم و به حوالی میدان راه‌آهن رفته بودم که با سعید آشنا شدم. او خودش را مأمور پلیس معرفی و مرا اغفال کرد و به خانه‌اش برد و ۳سال اجازه خروج از خانه را به من نداد. هربار که از خانه بیرون می‌رفت در را به رویمان قفل می‌کرد و هر وقت عصبانی می‌شد ما را کتک می‌زد. حتی همسایه‌ها از دست او شاکی بودند و از او می‌ترسیدند.

وی گفت: حدود ۵‌ماه قبل بود که سعید دختر دیگری را به خانه آورد. وقتی او را آورد، مرا در اتاق زندانی کرد. دختر دیگری هم در کمد زندانی بود و در آن را هم قفل می‌کرد. زمانی که قرار بود مقتول را به اتاق، جایی که من بودم، بیاورد مرا در حمام یا دستشویی پنهان می‌کرد و من و مقتول هیچ وقت یکدیگر را ندیدیم. وی گفت: خواهر سعید هم در این خانه زندگی می‌کرد و او هم از رفتارهای برادرش شاکی بود.
دختر جوان ادامه داد: من قتل را ندیدم اما پس از جنایت چند روزی جسد را در حمام گذاشتند. بعد برای آنکه بوی تعفن در ساختمان نپیچد سعید مدام عود روشن می‌کرد و یک نایلون دور جسد می‌پیچید که بو نگیرد. وی درباره اینکه چرا از این خانه فرار نکرد نیز گفت: سعید از من فیلم سیاسی تهیه کرده و تهدید کرده بود که اگر فرار کنم، چون پلیس است دستگیرم می‌کند و اعدام می‌شوم.

احتمال قتل‌های سریالی 
اظهارات دختران نجات یافته از خانه وحشت در حالی بیان می‌شود که سعید به اتهام قتل، حبس غیرقانونی ۳دختر و اخفای جسد و خواهرش به اتهام معاونت در قتل در بازداشت به‌سرمی‌برند.
اما سعید در تحقیقات همچنان قتل دختر فراری را انکار می‌کند و مدعی است که او توسط یکی از دختران دیگر کشته شده است.

هنوز مشخص نیست انگیزه او از زندانی کردن دختران فراری در خانه‌اش چه بوده اما آنچه مشخص است، اینکه وی رفتارهای عجیبی از خود در جلسات بازجویی و بازپرسی نشان می‌دهد؛ گاهی قتل را انکار می‌کند و گاهی می‌گوید قرار است طناب دار را برگردنش بیندازند.
این در حالی است که در ادامه تحقیقات مشخص شده که طی ۲‌ماه گذشته جسد دو دختر در نزدیکی خانه وحشت کشف شده که هویت هیچ‌کدام از آنها شناسایی نشده است. به همین دلیل فرضیه اینکه آنها نیز توسط سعید به قتل رسیده‌اند قوت گرفته است. علاوه بر این در بازرسی خانه وحشت، یک کارت شناسایی متعلق به یک دختر کشف شده اما هنوز این دختر پیدا نشده است.

همه اینها احتمال اینکه شکارچی دختران فراری مرتکب قتل‌های دیگری هم شده را مطرح کرده و تحقیقات در این پرونده در حالی ادامه دارد که سعید به پزشکی قانونی معرفی شده تا سلامت روانی او بررسی شود.

کد خبر 642112 برچسب‌ها قتل - قاتل حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: قتل قاتل حوادث ایران دختران فراری خانه وحشت دختر فراری دختر جوان خانه اش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۸۲۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجیب‌ترین بخشش در خوزستان: مقتول دستور بخشش قاتلش را داد

همشهری آنلاین - حوادث: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی‌ می‌کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدتها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجه ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

کد خبر 847311 برچسب‌ها اهواز _ خوزستان قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • پیروزی شباب الاهلی مقابل العین در حضور 82 دقیقه‌ای عزت اللهی
  • برتری شباب الاهلی در خانه العین
  • آغاز چهارمین رویداد «دختران حاج قاسم» قزوین
  • تیراندازی و رعب و وحشت در فرحزاد
  • پایان زندگی مخفیانه بوکسور قاتل در پاسداران
  • بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان: مقتول دستور بخشش قاتلش را داد
  • جنایت کارگر قهوه خانه بعد از اخراج!